متدولوژی مدیریت راهبردی

متدولوژی مدیریت راهبردی

شرکت مهندسی پویندگان ایمنی و کیفیت SQS با هدف اجرای دقیق و اثربخش مدیریت استراتژیک در شرکت های مشتری خود از بهترین متدولوژی ها برای طرح ریزی سامانه مدیریت استراتژیک آنها استفاده می کند.

ما متدولوژی مدیریت استراتژیک را با توجه به نوع صنعت و نیاز مشتریانمان انتخاب می کنیم .

در کشور ما اکثریت قریب به اتفاق مشاوران از روش دیوید برای مدیریت استراتژیک استفاده می کنند هر چند این روش یک متدولوژی استاندارد می باشد اما در بسیاری از موارد می تواند سازمان ها را به اشتباه بیاندازد.

شرکت SQS با توجه به شرایط متغیر در کسب و کار و محیط معمولا از روش آینده پژوهی به طورگسترده در طرحریزی سیستم مدیریت استراتژیک خود استفاده می کند.

متدولوژی برای طرحریزی سامانه برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک

بدون پیش بینی آینده و داشتن طرحی برای حالات احتمالی آن برنامه ریزی استراتژیک ممکن نیست و تنها بیان آرزوها می باشد.

هدف برنامه ریزی استراتژیک این است که سازمان در آینده به چه صورت خواهد بود و به کجا می خواهد برسد، در چه بازارهایی و با چه محصولاتی می خواهد به رقابت بپردازد تا به موفقیت ترسیم شده برسد.

برنامه ریزی که مبتی بر واقعیات و حقایق محیط کسب و کار سازمان نباشد از ابتدا محکوم به شکست است. سازمان باید دیدی از آینده محیط سازمان (داخلی و خارجی) را بدست آورد تا بر اساس آن بتواند برای آینده برنامه ریزی کند.

روش های زیادی برای پیشبینی محیط آینده سازمان وجود دارد اما به طور کلی می توان آنها را به دو دسته:

الف) روش های کمی
ب) روش های تحلیلی و قضاوتی
تقسیم کرد.

روش های کمی اصولا از بررسی روند های گذشته با استفاده از تکنیک های آمار و احتمالات برای پیش بینی آینده استفاده می کند. اما روش های قضاوتی بر برداشت کارشناسان از محیط آینده و تغییرات آن مبتنی است.

شرکت مهندسی پویندگان ایمنی و کیفیت برای طرحریزی سامانه برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک در اکثر پروژه های خود از روش آینده پژوهی استفاده می کند.

متدولوژی آینده پژوهی چیست؟

روش آینده پژوهی یکی از رویکردهای جدید برای برنامه ریزی استراتژیک است. آینده پژوهی، رویکردی تلفیقی نسبت به محیط کسب و کار است تا در بهتری از محیط آینده سازمان بدست آورد. آینده‌پژوه به رشته‌های مختلفی گریز می‌زند تا بتواند از مجموعه‌ی مطالعات میان‌رشته‌ای خود، به ایده‌های بدیع و کارآمدتر دست پیدا کند.

هدف آینده‌پژوه این است که از خلال یک بافت پژوهشی پیشروگرا به دیدگاهی اجمالی برسد.

تحقیقات آینده پژوهی تا حد زیادی بر نگرش انسان‌ها و استنتاج از آن استوار است و به همین علت، آسان نیست که بگوییم کدام تحقیقات عالی انجام شده‌اند و کدامیک باید به‌کلی نادیده گرفته شوند.

همچنین فراموش نکنید که حتی عالی‌ترین تحقیقات آینده پژوهی نیز دارای محدودیت‌هایی هستند که نباید نادیده گرفته شوند. آینده‌پژوهان باتجربه توصیه می‌کنند.

به‌ منظور تفکیک تحقیقات کارامد و ناکارامد از یکدیگر، نکات زیر را جدی بگیرید:

• پیش‌بینی‌ از جمله اموری است که نمی‌تواند کامل باشد. به گفته‌ی هِرمان کان، آینده‌پژوه برجسته‌ی قرن بیستم میلادی، « شگفت‌انگیزترین آینده‌ آن است که هیچ چیزِ غافل‌گیرانه‌ای نداشته باشد ».
• محیط سازمان ها مدام در حال تغییر است و تغییر در شرایط باید منجر به تغییر در نتایج شود.
• چون به قضاوت انسان ها بستگی دارد حتی اگر محیط تغییرات زیادی نداشته باشد، نمی‌توانند ۱۰۰ درصد دقیق باشند.
• آینده بر تصادف و احتمال استوار است.
• پیش‌بینی دقیق برخی سیستم‌های پیچیده و غیرخطی امکان‌پذیر نیست.
• برون‌یابی و بررسی اطلاعات گذشته همیشه اطلاعات صحیحی بدست نمی‌دهد.
• پیش‌بینی و برنامه‌ریزی باید فرایندهای پویایی باشند تا بتوانند با اطلاعات و بینش‌های جدیدتر همگام شوند.

اما در روش آینده پژوهی مانند روش های دیگر مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک افق زمانی بسیار مهم است که پیش بینی بر اساس آن انجام می شود که شامل:

الف) کوتاه مدت تا میان مدت تا حداکثر دو سال
ب) بلند مدت بیش از دو سال
تقسیم می شود.

آینده پژوهی به دو روش تحقیق توصیفی و تجویزی قابل مطالعه است. در روش توصیفی، که روش برون‌یابی نیز گفته می‌شود، آینده‌پژوه بر آن است تا حالتی از آینده را که اتفاق خواهد افتاد یا شاید اتفاق بیفتد، با نظر به واقعیات توصیف کند.

در روش تجویزی، که روش هنجاری نیز گفته‌ می‌شود، تمرکز تیم بررسی کننده بر حالتی از آینده که باید اتفاق بیفتد، قرار دارد. روش‌های تجویزی کمک می‌کنند فرد بتواند ارزش‌ها و ترجیحات مورد علاقه‌ی خود را تشخیص بدهد و از آینده‌ی مطلوبی که در نظر دارد، تصویر واضح‌تری داشته باشد.

وقتی فرد بداند که چه آینده‌ای را برای خود می‌پسندد، می‌تواند با گام‌های مؤثرتری در جهت تحقق همان آینده‌ی مطلوب حرکت کند. شرکت مهندسی پویندگان ایمنی و کیفیت بسته به مورد از هر دو نگرش استفاده می کند.

برای بررسی محیط و درک آن تیم آینده پژوهی سه گام اساس را بر می دارد:
• پیش بینی حالات ممکن آینده
• ارزیابی آینده‌‌ی محتمل و ممکن
• انتخاب آینده‌‌ی مطلوب

باید توجه داشت که پش بینی حالت های ممکن بسیار اهمیت دارد و مصداق خشت اول مدیریت استراتژیک است که اگر نادرست باشد تمام برنامه استراتژیک نادرست می شود.

نوع پیش بینی به جندین عامل بستگی دارد مانند چارچوب زمانی پیشبینی Time Frame و برنامه ریزی، رفتار تقاضا و بازار Behavior of Demand و وجود الگوها (بلند مدت ، کوتاه مدت) شامل الگوهای فصلی seasonal patterns ، الگو ها و چرخه ها البته در امور سیاسی و انسانی این چرخه ها می تواند فاقد الگو باشد و از تغییرات کاملا تصادفی پیروی کند.

ابزارها و روش‌های آینده‌پژوهی برای بررسی محیط

رایج ترین روش‌های مورد استفاده در آینده‌پژوهی عبارتند از:

1) طوفان فکری

روشی برای برانگیختن خلاقیت در یک گروه ‌است که برای تولید تعداد زیادی ایده در مورد یک مسأله، به کار می‌رود. در تکنیک طوفان فکری، ایده‌های جدید توسط یک گروه کوچک که در مورد یک موضوع خلاقانه فکر می‌کنند، تولید می‌شود.

اعضای این گروه، یکدیگر را به پرورش ایده تشویق کرده و از انتقاد خودداری می‌کنند. طوفان فکری در شناسایی امکانات، فرصت‌ها و خطرات مفید است.
چهار قاعده‌ی اساسی باید در طوفان فکری رعایت شود. رعایت این قواعد، منجر به هم‌افزایی گروه شده و نهایتاً باعث بروز خلاقیت می‌گردد.

براین اساس، محدودیتی برای مطرح کردن ایده‌ها وجود نخواهد داشت و طی یک فرآیند طبیعی و بدون دخالت بیرونی، جمع، مستمراً به ایده‌های بهتر دست خواهند یافت.

این قواعد عبارتند از:
1. تمرکز بر کمیت: هرچه تعداد ایده‌هایی که تولید می‌شوند، بیش‌تر باشد، احتمال دست یافتن به یک راه‌حل اساسی و اثربخش، بیش‌تر است.
2. اجتناب از انتقاد: اگر در مواجهه‌ی اولیه با یک ایده، به جای انتقاد از آن، به توسعه و بهبود آن فکر شود، یک جو مناسب برای تولید ایده‌های غیرمعمول و بازشدن فکر افراد فراهم می‌شود و استفاده از این متد، سبب ایجاد دامنه‌ی گسترده‌ای از راه‌حل‌های باورنکردنی می‌شود.
3. استقبال از ایده‌های غیرمعمول: ممکن است ایده‌های غیرمعمول، رویکردهای جدیدی را نسبت به مسأله فراهم کنند و منجر به راه‌حل‌های بهتری نسبت به ایده‌های معمول شوند.
4. ترکیب و بهبود ایده‌ها: می‌توان با ترکیب دو ایده‌ی خوب، به ایده‌ای بهتر رسید که از هر دو ایده‌ی قبلی کامل‌تر باشد.

نحوه‌ی انجام این تکنیک به ترتیب زیر است:

* تشکیل گروهی متشکل از 6 تا 12 نفر به همراه یک سرپرست یا هماهنگ‌کننده و یک منشی
* ثبت موضوع مورد نظر بر روی تخته و توضیح در مورد آن برای افراد توسط سرپرست یا هماهنگ‌کننده (بهتر است این موضوع چند روز زودتر به اطلاع افراد برسد)
* یادآوری قواعد و اصول اجرای کار برای شرکت‌کنندگان توسط هماهنگ‌کننده
* ارائه‌ی ایده‌ها و نظرات بصورت گردشی؛ در هر نوبت فقط یک ایده باید بیان گردد و در صورت عدم وجود ایده، با گفتن واژه‌ی بعدی، نوبت به دیگری واگذار می‌شود.
* ثبت کلیه‌ی ایده‌ها توسط منشی جلسه
* اتمام مرحله‌ی ثبت عقاید در صورت گفتن کلمه‌ی بعدی توسط تمام افراد
* دسته بندی و جمع‌بندی نتایج

روش دلفی (Delphi)
بکارگیری روش دلفی عمدتاً با هدف کشف ایده‌های خلاقانه و قابل اطمینان و یا تهیه‌ی اطلاعاتی مناسب به منظور تصمیم‌گیری است.
اساس و پایه‌ی روش یا تکنیک دلفی بر این است که نظر متخصصان هر حوزه‌ی علمی در مورد پیش‌بینی آینده، رساترین نظر است.

بنابراین، اعتبار روش دلفی نه به تعداد شرکت کنندگان در تحقیق، بلکه به اعتبار علمی متخصصان شرکت‌کننده در پژوهش، بستگی دارد. شرکت‌کنندگان در تحقیق دلفی از ۵ تا ۲۰ نفر را شامل می‌شوند.

حداقل تعداد شرکت‌کنندگان بستگی به چگونگی طراحی روش تحقیق دارد.

در این روش، هیات‌هایی از متخصصان تشکیل می‌شوند که تعامل بین اعضاء، توسط رییس یا ناظر هیات انجام می‌شود. ارتباطات داخلی شرکت‌کنندگان بصورت ناشناس بوده و نظرات، پیش‌بینی‌ها و تمایلات به ارایه‌دهندگان آنها منتسب نمی‌شود. انتشار این اطلاعات بدون اعلام هویت ارائه‌دهندگان صورت می‌گیرد.

عناصر اصلی در روش‌های اولیه‌ی دلفی عبارتند از:
* ساختارسازی جریان اطلاعات
* ارائه‌ی بازخورد به شرکت‌کنندگان
* عدم افشای هویت شرکت‌کنندگان

2) تجزیه و تحلیل روند (Trend Analysis)

هدف از این تکنیک، بررسی یک روند و شناسایی ماهیت، علل، سرعت توسعه و اثرات بالقوه‌ی آن روند می‌باشد. روندها، الگوهای تغییر در پدیده‌ها و الگوها هستند که در طول زمان به وقوع می‌پیوندند.

این روش در حقیقت پیش‌بینی آینده از روی قرائن و شواهد تاریخی است که تغییرات یک داده در گذشته نشان می‌دهد.

تجزیه و تحلیل روندها بویژه برای سنجش کارایی سیاستگذاری‌ها و نمایان ساختن مشکلاتِ در حال ایجاد، مفید است.
بهتر است این روش در مورد بررسی آینده‌ی موضوعاتی که نسبت به متغیرهای بیرونی، تغییرات فوری و سریع نشان می‌دهند (نظیر قیمت نفت) صرفاً به ‌عنوان یک بررسی مقدماتی بکار گرفته شود و از روش‌های دیگر آینده‌پژوهی به ‌عنوان روش اصلی استفاده شود.

3) تجزیه و تحلیل پیشران‌ها (Drivers Analysis)

برای شناسایی پیشران‌هایی که روندهای آتی را شکل می‌دهند، از این روش استفاده می‌شود. با این شیوه، می‌توان تعامل بین پیشران‌ها را مورد بررسی دقیق قرار داد و بدین طریق، پیشران‌های اصلی که شکل‌دهنده‌ی آینده هستند را تشخیص داد. از این روش می‌توان به‌ عنوان مبنایی برای تدوین سناریوها، نقشه‌ی راه یا چشم‌انداز استفاده کرد.

4) دیده‌بانی آینده (Horizon Scanning)

دیده‌بانی در معنای عام عبارت است از زیر نظر داشتن یک حیطه‌ی خاص با هدف شناسایی چالش‌ها و فرصت‌های آتی موجود در آن حیطه.

دیده بانی علاوه بر آینده، برای موضوعاتی که در مجاورت زمانی با نمونه‌های فعلی می‌باشند، نیز انجام می‌شود.
دیده‌بانی، پایش مستمر تغییرات جهانی در زمینه‌های مختلف، بر پایه‌ی بررسی نظام‌مند محتوای مطالب روزنامه‌ها، مجلات، پایگاه‌های اینترنتی و دیگر رسانه‌ها، به منظور کشف سیگنال‌های تغییر است.

دیده‌بانان به جای پایش رویدادها بر پایش روندها یعنی تغییرات مستمر در طول زمان تمرکز می‌کنند (دیده‌بانی فرهنگی اجتماعی، دیده‌بانی فناوری و …)

5) شبیه‌سازی و بازی (Simulation & Gaming)

در این تکنیک، شرایطی مشابه جهان واقعی، توسط افراد و نقش‌هایی که بر عهده می‌گیرند، شبیه‌سازی می‌شود.

در این روش مانند بازی‌های کامپیوتری، از متولیان موضوع خواسته می‌شود که خود را به ‌عنوان بازیگران یک سناریو فرض کنند و در مورد واکنش‌های خود تصمیم بگیرند.

بدین ترتیب این رویکرد، روش خوبی برای سیاست‌گذاران است تا نحوه‌ی تأثیر سیاست‌های فعلی خود را بر آینده و میزان کارایی این سیاست‌ها را در درازمدت، شبیه‌سازی کنند.
شبیه‌سازی می‌تواند حتی در یک مدل کامپیوتری شکل گیرد.

با کار کردن با این مدل کامپیوتری، امکان مشاهده‌ی تأثیرات تصمیمات بر مجموعه‌ای پیچیده فراهم می‌شود.

این شیوه، روش خوبی برای تفهیم طیف وسیعی از مخاطبان درباره ماهیت پیچیده‌ی تصمیمات و سیاست‌ها و ایجاد تصویر گسترده‌ای از تأثیر اجرای این سیاست‌هاست.

6) چشم‌اندازسازی (Visioning)

در این تکنیک، چشم ‌اندازهای یک آینده‌ی مطلوب برای یک فرد یا یک سازمان، به صورتی سیستماتیک خلق می‌شود. چشم‌اندازسازی، تجسم و ایجاد تصویری غنی و البته نه چندان دقیق از آینده ‌است.

معمولاً این شیوه با مرور وقایع گذشته و بررسی وضعیت کنونی، آغاز می‌شود و به سمت تجسم آینده‌ی مطلوب، پیش می‌رود و با شناسایی راه‌های خاص برای حرکت به سوی آینده‌ی مطلوب پایان می‌پذیرد.

شیوه‌ی تجسم کردن چشم‌انداز، اغلب برای آماده‌سازی روش‌های برنامه‌ریزی و تعیین اهداف رسمی به کار می‌رود.

7) نقشه‌ی راه (Road Map)

نقشه‌ی راه با بررسی و پیش بینی محیط آینده و هدف گذاری، گام‌هایی را که باید برای نیل به یک هدف برداشت، تعیین می‌کند. طیف وسیعی از انواع نقشه‌ی راه وجود دارد.

8) مدل‌سازی (Modeling)

در روش مدل سازی از ابزارهای شبیه سازی برای پیش بینی آینده استفاده می شود، از یک مدل به جای موردی که آزمایش کردن آن مشکل یا غیرممکن است، استفاده می‌شود.

علاوه بر به کارگیری مدل‌های واقعی مانند هواپیما یا خانه‌های کوچک، مجموعه‌ای از معادلات ریاضی نیز برای بیان یک سیستم پیچیده به کار می‌رود.

در ادامه می‌توان این مدل را وارد کامپیوتر نمود و در شبیه‌سازی عملکرد سیستم در شرایط گوناگون از آن استفاده کرد.

کاربرد این روش در بررسی آینده‌ی یک سیستم و نیز جایی است که درکی از عوامل موثر بر تغییرات سیستم در طول زمان، وجود دارد.

این روش، ابزار ارزشمندی جهت بررسی یک موضوع پیچیده است و در آن، بررسی‌ها بیشتر بر پایه‌ی ادراک افراد صورت می‌گیرد تا شواهد.

در نتیجه‌ی استفاده از این روش، معیارهایی به دست می‌آید.

این معیارها کمک می‌کنند تا تأثیر نسبی گزینه‌های مختلف ارزیابی شود، نکته‌ی مهم در این روش این است که برای ساختن و تنظیم کردن مدل‌ها، لازم است داده‌های خوبی در اختیار باشد.

9) سناریوپردازی (Scenarios)

سناریو عبارت است از زنجیره‌ی وقایعی که تصور می‌کنیم در آینده به وقوع می‌پیوندند .
توسعه‌ی آینده‌ی یک روند، یک راهبرد و یا یک رویداد غیرقابل پیش‌بینی، می‌تواند در قالب یک داستان یا طرح کلی، شرح داده شود.

سناریوها تصاویری از آینده‌های محتملند که این تصاویر به نوعی به هم وابسته هستند.

سناریوها، از اطلاعات مربوط به احتمالات و روندهای متنوع، تصاویری باورپذیر و سازگار از آینده ایجاد می‌کنند.

بر اساس سناریو ها هدف گذاری های خرد انجام و امور برنامه ریزی می شود.

دراین روش در مدیریت استراتژیک معمولا اقدامات برای سناریو های مختلف موازی پیش می رود.

10) پس‌نگری (Back Casting)

پس‌نگری با تصور آینده‌ی مطلوب شروع می‌شود و سپس با تعیین قدم‌های لازم برای افزایش شانس رسیدن به آن آینده، ادامه می‌یابد.

در روش پس‌نگری، تمرکز آینده‌پژوه به‌جای بررسی حالات ممکن آینده روی مطالعه‌ی چگونگی تحقق آینده‌های مطلوب قرار دارد.
تیم برنامه ریزی استراتژیک ابتدا نقطه‌ی پایانی یکی از حالات مطلوب آینده را تجسم و سپس مشخص می‌کند که چه سیاست‌گذاری‌هایی در تحقق چنین آینده‌ای دخیل خواهند بود.

پس‌نگری شامل شش مرحله است:

• تعیین چشم‌انداز کلی
• شفاف‌سازی اهداف و محدودیت‌ها
• توصیف سیستم فعلی
• شناسایی متغیرهای خارجی
• سناریوپردازی
• تحلیل تأثیرات متقابل

نتیجه‌ی نهایی آینده پژوهی به روش پس‌نگری دستیابی به تصاویری از حالات مختلف آینده است که امکان‌پذیری و پیامدهای هرکدام‌شان با دقت فراوان سنجیده شده است.

11) تحلیل تاریخی (Historical Analysis)

در این شیوه، از رویدادهای تاریخی برای پیش‌بینی پیامدهای تحولات جاری استفاده می‌شود. در اغلب موارد می‌توان وضعیت فعلی را با یک یا چند موقعیت مشابه تاریخی مقایسه کرد.

 

شرکت مهندسی پویندگان ایمنی و کیفیت بسته به مورد از هر کدام از این ابزارها استفاده می کند.